جایگاه «اخلاق» در گفتمان انقلاب اسلامی
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۷۸۵۹۵
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: درمنظومه فکری گفتمان انقلاب اسلامی «اخلاق» یکی از مهمترین دالهایی است که در پیرامون نقطه مرکزی «اسلام ناب» وجود دارد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: درمنظومه فکری گفتمان انقلاب اسلامی «اخلاق» یکی از مهمترین دالهایی است که در پیرامون نقطه مرکزی «اسلام ناب» وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هفتمین جلسه از نهمین دوره کرسیهای آزاداندیشی که با عنوان «گفتمان انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: درمنظومه فکری گفتمان انقلاب اسلامی «اخلاق» یکی از مهمترین دالهایی است که در پیرامون نقطه مرکزی «اسلام ناب» وجود دارد. برخلاف دالهایی مانند آزادی، امنیت، برابری و رفاه که وجه مشترک انقلاب اسلامی با سایر انقلابها هستند، «اخلاق» از شاخصهها و برندهای انحصاری «گفتمان انقلاب اسلامی» است.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه سپس گفت: دردنیای امروز «اخلاق» از پایگاه سیاست و اقتصاد تعیین میشود. قاعده و ضابطه پیشینی مشخصی ندارد. امری کاملاً نسبی است. در حاشیه مقررات، هنجارها و ارزشهای اجتماعی اعتبار میشود. به همین دلیل ظلم و تجاوز و ترور و خشونت توسط برخی از کشورها اخلاقی است و در برخی کشورها غیراخلاقی است.
وی افزود: در آستانه انقلاب اسلامی یک بحث جدی در دنیا این بود که چه کسی اخلاق را تعیین میکند؟ چه کسی گفته ما باید حتماً اخلاقی باشیم؟ دنیای لیبرالیست میگفت از اخلاق باید عبور کنیم، نباید به این پایبندیها و گرفتاریهایی که مثل غل و زنجیر سیاست را گرفتار میکند، اهمیت داد. اینها را باید رها کرد. از دیدگاه گفتمان لیبرالیسم آزادی در بسیاری از موارد عبور از ارزشهای اخلاقی است. اساس اخلاق مغرب زمین بر اندیشه ماکیاولی است که برایشان فرشته نجات تلقی میشود. ماکیاولی میگوید؛ چیزی به اسم ارزش ثابت اخلاقی و از قبل تعیین شده نداریم، خوبی و بدی و بایستگیها و شایستگیها همین امروز در پایگاه قدرت و سیاست و از طریق آراء عمومی تعیین میشوند. سوسیالیستها هم با همین مبنا، حوزه اخلاق را روبنای جامعه و وابسته به زیربنای بنیادین، یعنی اقتصاد میدانستند. چنین رویکردی بزرگترین شاخصههای معنوی و فطری و الهی انسانیت را به حاشیه برد.
استاد مهاجرنیا سپس گفت: انقلاب اسلامی در چنین شرایطی ظهور کرد و در حوزه اخلاق، ادعایش این است که اخلاق یک سری اصول ثابت و فطری دارد، همانند ظلم که همیشه و در فطرت همه انسانها بد است. معیار دارد، نسبی نیست و از طریق وحی برای تشخیص آن ضوابط دینی هم قرار داده شده که قابل فهم و آموزش است؛ بنابراین اخلاق زیربنا و تعیین کننده سیاست و اقتصاد است. درگفتمان انقلاب اسلامی منشأ «اخلاق» مصلحت شهروندان، حاکمان و منافع ملی نیست، بلکه اخلاق پایه مصالح، منافع و سیاستگذاری هاست. در این گفتمان، به خاطر رسیدن به منفعت ملی و اقتصادی، عبور از اخلاق پذیرفته نشده است. ترویج و گسترش ارزشهای اخلاقی، امر به معروفهای اخلاقی و نهی از منکرهای ضد اخلاقی، مبارزه با ظلم و تعدی و تجاوز و حمایت از مظلومان و مستضعفان از شعارهایی است که در متن قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است.
نویسنده کتاب نظریه فرایندی انقلاب اسلامی افزود: منشأ «اخلاق» در انقلاب یک سری اصول فطری، عقلی و شرعی است که ازقبل وجود داشتند و اصالت دارند، اعتباری نیستند. انقلاب آنها را ایجاد و تولید نکرده، هنر انقلاب اسلامی آن است که توانست بر اساس ضرورتهای اعتقادی و دینی خود، در احیا، بازنگری و بازسازی اخلاقیات و ترویج ارزشهای اخلاقی اقدام کند و نسبت این عرصه مهم انسانی را با جامعه، سیاست و اقتصاد مشخص کند. در گفتمان انقلاب، «اخلاق» مثل خون در رگ تمام عرصههای حیات اجتماعی است. نظام اخلاقی در این انقلاب، زیربنای اساسی همه عرصههای علوم، دانشها و همه حوزههای معرفتی است.
وی افزود: «نظام اسلامی» در قانون اساسی یک «نظام اخلاقی» است. در آن جا راجع به ویژگیهای رهبری گفته اند: باید شایسته ترین، اصلح ترین، عالم ترین، باتقواترین، عادلترین و... یعنی در هفت ویژگی باید برترین باشد. معیار این برترینها «اخلاق» است. وقتی میگویند اصلح، شایسته تر، با تقوا، عادل، اینها بایستگیهای اخلاقی هستند و اینها را انقلاب مطرح کرده است.
استاد حوزه و دانشگاه افزود:یکی از شعارهای اساسی انقلاب، عدالت و مبارزه با ستم شاهی بود. عدالت محور اساسی و عصاره اخلاق است. عدالت یعنی آنچه باید باشد و آنچه سزاوار بودن است. با همه ویژگی هایش در زمان مناسب و مکان و شرایط مناسب باید محقق شود. در تعریف عدالت میگویند قراردادن هر چیزی در جای خودش است. یعنی رعایت «شایستگی» و «بایستگی» است. عدالت اوج تحقق زیبائی هاست. عدالت مستلزم شایسته سالاری است. همان چیزی که شرط اساسی در پذیرش مسئولیت هاست. بر اساس شرع، ولی فقیه باید از میان فقهای دیگر، عادل ترین، صالح ترین، عالم ترین، با تقواترین باشد همین شایستگیها در قالب هفت شرط صلاحیت رهبری نظام در قانون اساسی آمده است. همه مسئولیتها در جمهوری اسلامی باید بر اساس برتری صلاحیت نسبت به دیگران باشد ریاست جمهوری، نمایندگان مجلس، مسئولان و کارگزاران نظام همه باید بهترینها و برترینها باشند، اگر غیر از این باشد در گفتمان انقلاب اسلامی خلاف اخلاق و عدالت است. در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی با استناد به آیه «ان الارض یرثها عبادی الصالحون» آمده است که براساس تلقی مکتبی، تنها صالحان باید عهدهدار حکومت و اداره مملکت باشند. چون هدف از حکومت، رشددادن و ایجاد زمینه بروز و شکوفایی استعدادها به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسانها و «تخلقوا بأخلاق الله» است و عباد صالح کسانی هستند که متصف به اخلاق الهی هستند.
وی افزود: وقتی هویت گفتمان انقلاب اسلامی «اخلاقی» است، پایبندی به این هویت ضروری است. عدول از این شرط اساسی خسارت بار است. بخش زیادی از ضربههایی که چهار دهه متوجه انقلاب شده است از این ناحیه است. گاهی ملاحظات سیاسی سبب شده آدمهای ناشایست در رأس کارهای مدیریتی و سیاسی و حقوقی قرار بگیرند. گاهی ملاحظات اقتصادی سبب شده است که به افراد فرصت طلب، طماع، اختلاسگر، رانت خوار، خائن و دزد میدان داده شود، مسئولیتهای مهم در اختیار آنها قرار گیرد و لکه تاریکی در ارزشهای اخلاقی این انقلاب الهی ایجاد کنند. کسی که در شرایط سخت زندگی مردم، میلیاردی به جیب میزند قبل از آنکه خدا را فراموش کند وجدان اخلاقیش مرده است. چگونه میشود یک مأمور رُفتگر شهرداری، میلیاردها تومان پول و ارزی که در خیابان پیدا میکند به صاحبش بر میگرداند، اما یک مسئول با هزار ترفند اموال بیت المال را میخورد، تلف میکند یا معطل میکند؟ ریشه اینها را باید در ارزشهای اخلاقی پیداکرد.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر سپس گفت: انقلاب اسلامی باید از حوزههای اخلاقی اش مراقبت کند، واکسیناسیون اخلاقی نیاز دائمی سیستم، نهادها و مسئولان و شهروندان این نظام است. در گفتمان انقلاب یک شهروند وفادار به اسلام و انقلاب حتماً باید یک انسان اخلاقی باشد. اساس نهادها و سازمانها و کارگزاران باید بر بنیاد اخلاق باشد. پاک و طاهر باشند و به تعبیر رهبری معظم انقلاب در بیانیه گام دوم باید دارای «طهارت» باشند. ایشان طهارت اقتصادی را شرط مشروعیّت همهی مقامات حکومت جمهوری اسلامی میدانند و از دستگاههای نظارتی و دولتی میخواهند تا با قاطعیّت و حساسیّت، از تشکیل نطفهی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند و این مبارزه را منوط به وجود انسانهایی با ایمان، جهادگر و منیعالطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی میدانند.
وی افزود: چرا مقام معظم رهبری بعد از چهل و سه سال میفرماید: ما یک انقلاب خوب، نهضت اسلامی خوب و نظام سازی خوب انجام دادیم، قانون اساسی درست و حسابی نوشتیم، اما در ایستگاه دولت اسلامی توقف کردیم و جامعه اسلامی و تمدن اسلامی در تراز و شأن انقلاب هنوز محقق نشده است؟ به باور ما بخش مهمی از این کاستیها به کاستیهای اخلاقی بر میگردد. بی توجهی به شایسته سالاری، ناکارآمدی، رانت خواری، نارضایت تراشی، رفاه طلبی، ثروت اندوزی و سرمایه سوزی اعتماد عمومی همه ریشه در دوری از فضایل و ارزشهای شایسته گفتمان انقلاب اسلامی دارد.
استاد مهاجرنیا سپس گفت: اخلاق انقلاب اسلامی الگویی از اخلاق امیرالمؤمنین (ع) باید باشد. با اینکه بدترین شرایط را در زمان حکومت برایش ایجاد کردند، ولی در همان شرایط جنگی، وقتی شنیده یک زن بیوه با بچههای یتیم در مشکل است. خودش رفته آنجا تا رفع مشکل بکند. به دور از اسم و رسم و ریا و نفاق در سر صحنه مشکل رسیده است. طبق نقل، برای اینکه بچه یتیم بخندد، روی چهار دست و پا راه میرود. ناسزاگویی آن زن به خلیفه مسلمین را گوش میدهد و با اخلاق الهی برخورد میکند. این یعنی مردم داری مبتنی بر اخلاق در گفتمان انقلاب اسلامی. خداوند در قرآن از اخلاق عظیم پیامبر رحمت، تمجید میکند و میفرماید: پیامبر، تو با همین اخلاق الهی با مردم نرمخو و مهربان بودی، با همین اخلاق، شبه جزیره عرب به تو ایمان آورد. اگر این ارزشهای اخلاق را نداشتی نه تنها بر گرد تو جمع نمیشدند بلکه «لانفضوا من حولک» واگرایی رخ میداد.
وی افزود:در گفتمان انقلاب اسلامی همه اهداف، کارکردهای دولت اسلامی مبتنی بر ارزشها و هنجارهای اخلاقی است. تأمین امنیت و آزادی و عدالت و رفاه و برقراری نظم و قانون و حفظ اسرار شهروندان و عزل و نصب کارگزاران و توزیع مناصب و کالاهای اجتماعی همه باید بر پایه اخلاق باشند. الگوی رفتار اخلاقی این انقلاب، امیرالمومنین (ع) است که وقتی خبردار شد که لشکر معاویه در گوشهای از مملکت خلخال از پای یک زن یهودی در آورده است فرمود، انسان از غصه بمیرد نباید او را سرزنش کرد. این مبنای اخلاق گفتمان انقلاب اسلامی است.
استاد مهاجرنیا در پایان گفت: یکی از کارهای مهم بعد از پیروزی انقلاب این بود که گفتمان اخلاقی خود را، در قانون اساسی به حقوق و هنجارهای اجتماعی تبدیل کرد و در سطح مسئولیت اجتماعی ارتقاء داد. اما دانش اخلاقی برای تحقق آن را تولید نکرد، به همین دلیل معرفت به آن ارزشها کم است. در سیستم تعلیم و تربیت به آن بی توجهی میشود، درتعارض منافع، گاهی قربانی اول ارزشهای اخلاق هستند. به درستی الگوسازی نشده است و نتوانستیم تصویرسازی واقع بینانه و زیبایی از الگوهای تاریخی ارائه بدهیم.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: حجت الاسلام مهاجرنیا اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی کرسی آزاد اندیشی گفتمان انقلاب اسلامی ارزش های اخلاقی ارزش های اخلاق جمهوری اسلامی قانون اساسی دال هایی ارزش ها سپس گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۸۵۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلنگری به طرفداران گفتمان سازش
اگرچه آمریکا در طول جنگ غزه، بارها قطعنامههایی که باهدف آتشبس دائمی در غزه صادرشده را باهدف حمایت از صهیونیستها وتو کرده است، اما وتوی قطعنامه اخیر شورای امنیت مبنی بر پذیرش عضویت دائمی فلسطین در سازمان ملل متحد، جنس و ماهیتی دیگر دارد. درحالیکه برخی مقامات آمریکایی در اظهاراتی دروغین، مدعی تمرکز بر روی راهکار دودولتی در راستای حل مسئله فلسطین بودهاند،وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط نماینده دولت بایدن خبر از استمرار حمایت مطلق کاخ سفید از نسلکشی در غزه میدهد.به عبارت بهتر، آمریکا با وتوی قطعنامه اخیر نشان داد نهتنها در جنگ غزه فرمانده اصلی میدان تقابل با فلسطینیان و منطقه محسوب میشود، بلکه حتی به راهکارهای اعلامی و ادعایی خود نیز کمترین باوری ندارد. این تناقض آشکار، برگرفته از شکست میدانی مشترک واشنگتن -تلآویو در جریان تحولات جنگ غزه و فراتر از آن، سردرگمی راهبردی آنها در قبال مسئله فلسطین است.
واقعیت امر این است که ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و بازیگران منطقهای مانند ریاض، ابوظبی، منامه و مسقط حساب ویژهای بر روی پیشبرد طرح دو دولتی از سوی واشنگتن بازکرده بودند. این نگاه اعتماد آمیز به دشمن بشریت، منبعث از وعدههایی بوده که نهتنها در دوران ریاست جمهوری جوبایدن، بلکه در دوران ریاست جمهوری ترامپ و اوباما نیز به آنها دادهشده بود. بر همین اساس، طرح عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل ( تحت عنوان پیمان ابراهیم) پیش رفت و منتج به خطای راهبردی امارات و بحرین در عادیسازی روابط با صهیونیستها شد. اما وتوی قطعنامه اخیر در شورای امنیت سازمان ملل متحد، آنهم علیرغم موافقت ۱۲ عضو شورای امنیت و رأی ممتنع دو کشور ( سوئیس و انگلیس) ، بیانگر قرائت خاص کاخ سفید از طرح دو دولتی است! این مسئله نشان میدهد که اتفاقا آمریکا طرح دو دولتی را نیز نه بهمثابه راهکاری برای حل بحران در منطقه غرب آسیا، بلکه بهعنوان ابزاری برای تحقق استیلا و سلطه صهیونیستها بر غرب آسیا ارزیابی میکند.
رمزگشایی از سخنان رابرت وود، معاون نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل بهوضوح چنین گزارهای را تصدیق میکند: «ایالاتمتحده همچنان از راهحل دو دولتی بهشدت حمایت میکند. این رأی مخالفت با حق تشکیل کشور فلسطین را نشان نمیدهد، بلکه اذعانی است به اینکه این امر تنها از طریق مذاکرات مستقیم بین طرفین حاصل خواهد شد.» به عبارت بهتر، آمریکا پذیرش کشور مستقل فلسطین در سازمان ملل متحد را به گفتوگوی مستقیم ( میان فلسطینیان و صهیونیستها ) و در حقیقت، پذیرش مسئله عضویت فلسطین از سوی تلآویو کرده است! بدیهی است که در این مسیر، تلآویو از تشکیلات خودگردان امتیازاتی خواهد خواست که تنها یکی از آنها، عاری سازی غزه و کرانه باختری از گروههای مقاومت است! شرط وقیحانهای که هیچگاه تحققنیافته و در آِینده نیز نخواهد یافت. حتی تشکیلات خودگردان فلسطین بهعنوان بازیگری که در قبال کشتار بیرحمانه فلسطینیان، بازی در زمین واشنگتن را نسبت به دفاع واقعی از ساکنان مظلوم غزه ترجیح داده است، نسبت به رفتار اخیر کاخ سفید شوکه شده است. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، در بیانیهای وتوی آمریکا را «ناعادلانه، غیراخلاقی و غیرقابلتوجیه» خواند.بااینحال محمود عباس باید زودتر از اینها نسبت به دنائت آمریکاییها اطمینان پیدا میکرد!
یکی از اصلیترین بازندگان رأیگیری اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد، سیاستمدارانی هستند که بر روی واشنگتن در روند حل مسئله فلسطین حساب بازکردهاند! این رأیگیری نشان داد که راهحل واقع در فلسطین، روی آوردن به همان گفتمان مقاومت و ایستادگی همهجانبه در برابر واشنگتن و تلآویو است، نه روی آوردن به گفتمان سازش با دشمنانی که نماد ظلم و نسلکشی محسوب میشوند. در این معادله صریح و گویا، سرنوشت آمریکا و رژیم اشغالگر قدس با شکست و تباهی گرهخورده است.